ترجمه مقاله

نوبالغ

لغت‌نامه دهخدا

نوبالغ. [ ن َ/ نُو ل ِ ] (ص مرکب ) پسری نوبالغ؛ ریدک خواب دیده . دختر نوبالغ؛ عالق . (یادداشت مؤلف ). پسر یا دختری که تازه به حد بلوغ رسیده است . تازه بالغشده . نوبلوغ .
ترجمه مقاله