نودمیده
لغتنامه دهخدا
نودمیده . [ ن َ / نُو دَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) تازه روییده شده . (ناظم الاطباء). نوسرزده :
از خط نودمیده چرا این به خط شدن
گر کودکان زیرک و با حیلت و فن اند.
از خط نودمیده چرا این به خط شدن
گر کودکان زیرک و با حیلت و فن اند.
سوزنی .