ترجمه مقاله

نورستار

لغت‌نامه دهخدا

نورستار. [ رِ ] (اِ)فرقه ٔ سلاطین و گروه حکام و ارباب اسلحه و سپاه پیشه را گویند و به پهلوی رتیشتار و جمع آن رتیشتاران ، و نورستاران جمع نورستار که سلاطین و امیران و پهلوانان باشند. (انجمن آرا) (آنندراج ). سپاه . سپاهی با نظام و ترتیب . (ناظم الاطباء) (مصحف رتیشتار؟). || دارالاعیان که مجلس سنا باشد(؟). (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله