ترجمه مقاله

نورس

لغت‌نامه دهخدا

نورس . [ ن َ رَ ] (اِخ ) محمدحسین دماوندی ، متخلص به نورس . از شاعران و خوشنویسان قرن یازدهم هجری و از معاصران صائب است . در جوانی به اصفهان رفته و چندی ملازم محمدزمان خان بوده . او راست :
زدی بستی شکستی سوختی آزردی افکندی
جوابت چیست فردای قیامت دادخواهان را؟
جلوه اش در چشم عارف می زند موج ظهور
ماه من پنهان اگر در آب چون گوهر شود.
(از تذکره ٔ نصرآبادی ص 407) (تذکره ٔ روز روشن ص 852).
و نیز رجوع به تذکره ٔ حزین ص 97 و نگارستان سخن ص 134 شود.
ترجمه مقاله