نوریلغتنامه دهخدانوری . [ ری ی ] (ع اِ) واحد نَوَر، به معنی مختلس . (از اقرب الموارد). رجوع به نَوَر و نَوَرة شود. || (ص نسبی ) منسوب است به نور. رجوع به نوری شود.