ترجمه مقاله

نور

لغت‌نامه دهخدا

نور. (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء). از نامهای خدای تعالی است ،به حکم آیت : اﷲ نور السموات و الارض . (از فرهنگ مصطلحات عرفا ص 404 از شرح گلشن راز ص 5 و اصطلاحات صوفیه ، نسخه ٔ خطی ). || از جمله سی ودو نام قرآن یکی نور است که حق تعالی فرمود: اتبعوا النور الذی ... (از نفایس الفنون ). || سوره ٔ بیست وچهارم است از قرآن ، و آن 64 آیت است و مدنی است و بدین آیت آغاز میشود: سورة انزلناها و فرضناها :
نور و حج و انفال مدینی می دان
با لم یکن و زلزله احزاب همان .

(نصاب الصبیان ).


|| نام آیتی است از قرآن و آغاز آن این است : اﷲ نور السموات و الارض . (یادداشت مؤلف ). || نام رسول است در فرقان . رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 101 و منتهی الارب شود. لقب پیغامبر اسلام است نزد مسلمانان . (از اقرب الموارد). || نام دعائی است . (یادداشت مؤلف ). || لقب مسیح است نزدترسایان . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله