ترجمه مقاله

نور

لغت‌نامه دهخدا

نور. (اِخ ) محمدنوراﷲ مرادآبادی (مولانا...).از عرفا و شاعران پارسی گوی قرن سیزدهم هجری هندوستان و مرید و خلیفه ٔ مولوی عبدالرحمان است و همه ٔ عمر بر مزار مرشد در لکهنو معتکف بود و کتابی در شرح رساله ٔ کلمةالحق عبدالرحمان به عنوان نور مطلق تألیف کرده و در اواسط قرن سیزدهم هجری درگذشته . او راست :
مسکین کسی که وصل تو را آرزو کند
با خاطر شکسته به جور تو خو کند.
(از صبح گلشن ص 558) (قاموس الاعلام ج 6 ص 4606).
ترجمه مقاله