نوشروانلغتنامه دهخدانوشروان . [ ش ِرْ ] (اِخ ) انوشیروان . رجوع به انوشیروان شود : مست است زمین زیرا خورده ست به جای می در کاس سر هرمز خون دل نوشروان .خاقانی .