ترجمه مقاله

نوشکار

لغت‌نامه دهخدا

نوشکار. [ ن َ / نُو ش ِ ] (ص مرکب ) شخصی که تازه صیادی اختیار کرده باشد. (آنندراج ). کسی که تازه نخجیر کردن را آموخته باشد. (ناظم الاطباء). تازه شکارچی . شکارچی تازه کار و ناماهر :
خون ما را نوشکاران بی محاباریختند
همچو برگ لاله در دامان صحرا ریختند.

؟ (از آنندراج ).


ترجمه مقاله