ترجمه مقاله

نوکرباب

لغت‌نامه دهخدا

نوکرباب . [ ن َ / نُو ک َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) از طبقه ٔ نوکر. چاکرپیشه . از نوع نوکر. (یادداشت مؤلف ). کسی که از طبقه ٔ نوکران و خدمتگزاران باشد. (فرهنگ فارسی معین ).
- امثال :
نوکرباب شش ماه چاق است شش ماه لاغر .
|| از نوع اعضای حکومت و دولت . (یادداشت مؤلف ). عضو اداره ٔ دولتی . (از فرهنگ فارسی معین ) :
بود نوکرباب کمتر حشر او محدودتر
وز جوانان اداری هر طرف محشر نبود.

بهار (از فرهنگ فارسی معین ).


ترجمه مقاله