ترجمه مقاله

نویدگری

لغت‌نامه دهخدا

نویدگری . [ ن ُ گ َ ] (حامص مرکب ) به مهمانی خواندن . بشارت به ضیافت . (فرهنگ فارسی معین ). || بشارت دادن . مبشری . عمل نویدگر. رجوع به نویدگر شود.
ترجمه مقاله