ترجمه مقاله

نژ

لغت‌نامه دهخدا

نژ. [ ن َ ] (اِ) دندانه ٔ کلید. (برهان قاطع)(جهانگیری ) (ناظم الاطباء). در لغت فرس اسدی «تزه » با شاهد بدین معنی آمده است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به تزه و تژه شود. || بیرون کشنده ٔ چیزی . (برهان قاطع) (آنندراج ). هرآنچه چیزی را بدان بیرون کشند. (ناظم الاطباء). رجوع به نژیدن شود.
ترجمه مقاله