ترجمه مقاله

نکاف

لغت‌نامه دهخدا

نکاف . [ ن ِ ] (اِ) نکاب . (برهان قاطع). نکاپ . (آنندراج ) (انجمن آرا). بهله . (جهانگیری ) (ناظم الاطباء). بهله ٔ میرشکاران . (برهان قاطع).بهله ٔ باز. (از انجمن آرا) (آنندراج ). دستکش قوشچیان و شکارچیان . (ناظم الاطباء). و رجوع به نکاب شود.
ترجمه مقاله