ترجمه مقاله

نکز

لغت‌نامه دهخدا

نکز. [ ن َ ] (ع مص ) گزیدن مار. (تاج المصادر بیهقی ).گزیدن مار بینی و پتفوز ستور را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). بینی گزیدن مار. (از ناظم الاطباء). رجوع به متن اللغة و اقرب الموارد شود. || زدن . (از منتهی الارب ) (از تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج )(از ناظم الاطباء). ضرب . (اقرب الموارد). || دور کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). نکص . دفع. (اقرب الموارد). || سپوختن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || زدن به پشت و عقب چارپا برای برانگیختن وبه حرکت درآوردن آن . (از اقرب الموارد). || دوختن به چیزی سرتیز. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چیزی تیز مانندنیش و تیغ به جائی فروبردن . (فرهنگ خطی ). || کم شدن یا تمام شدن آب چاه . (از اقرب الموارد). برسیدن آب چاه . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). و برسانیدن آن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به نَکَز شود.
ترجمه مقاله