نکز
لغتنامه دهخدا
نکز. [ ن ِ ] (ع اِ) فرومایه و بلایه از هر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رذال . (اقرب الموارد). رذل از خواسته و مردم . لغتی است در نِقْز. (از متن اللغة). || باقی مانده ٔ مغز در استخوان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).