ترجمه مقاله

نکس

لغت‌نامه دهخدا

نکس . [ ن ُ ] (ع مص ) با سر شدن بیماری . (تاج المصادر بیهقی ) (یادداشت مؤلف ). بازگشتن بیماری . عود کردن مرض . (غیاث اللغات ). بازگردان شدن بیماری . (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). برگردان شدن بیماری . (از ناظم الاطباء). بازگشتن مرض بعد از نقاهت . (از اقرب الموارد). نکاس . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پس افتادن بیماری . عود مرض در حال نقاهت . سر غلطیدن بیمار. (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) بازگردیدگی بیماری . (از آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة). بازگردان شدگی بیماری . (ناظم الاطباء). بازگشت بیماری . (فرهنگ فارسی معین ). نکاس . (آنندراج ) (منتهی الارب ) :
گر نخواهی نکس پیش این طبیب
بر زمین زن زود سر را ای لبیب .

مولوی .


|| ضعف . سستی . (یادداشت مؤلف ). || قصور. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله