ترجمه مقاله

نکعة

لغت‌نامه دهخدا

نکعة. [ ن َ ک ِ ع َ ] (ع ص ) زن سرخ فام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مراءة حمراء. (اقرب الموارد). زن سرخ . (ناظم الاطباء). || لب نیک سرخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). لبی که نیک سرخ باشد. (ناظم الاطباء). شفة نکعة؛ لبی سرخ از بسیاری خون . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله