ترجمه مقاله

نکوب

لغت‌نامه دهخدا

نکوب . [ ن ُ ] (ع مص ) از راه بگشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (زوزنی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101). || برگردیدن از چیزی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). عدول کردن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). روی گرداندن و اعراض کردن از چیزی . (از متن اللغة). نَکْب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). نَکَب . (منتهی الارب ). رجوع به نکب شود. || میل کردن ومنحرف شدن باد از مَهَب ّ خود. (از اقرب الموارد). منحرف شدن باد و میان دو باد وزیدن آن . (از متن اللغة). وزیدن نکباء. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || نقیب و پذیرفتار قوم گردیدن و تکیه جای و معتمد قوم شدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نکابة. (متن اللغة) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به نکابة شود. || (اِ) ج ِ نَکْب . رجوع به نَکْب شود.
ترجمه مقاله