نگران داشتن
لغتنامه دهخدا
نگران داشتن . [ ن ِ گ َ ت َ ](مص مرکب ) در انتظار داشتن . منتظر گذاشتن . در بیم وامید باقی گذاشتن . مشوش و مضطرب داشتن :
روزگاری است که ما را نگران می داری
مخلصان را نه به وضع دگران می داری .
روزگاری است که ما را نگران می داری
مخلصان را نه به وضع دگران می داری .
حافظ.