نگونسارزین
لغتنامه دهخدا
نگونسارزین . [ ن ِ ] (ص مرکب ) اسبی که زینش وارونه و نگون شده است . کنایه از اسبی که سوارش به خاک افتاده یا کشته شده باشد :
گسسته لگام و نگونسارزین
فروبرده لفج و برآورده کین .
یکی اسب دارد نگونسارزین
ز بیژن ندارد نشانی جز این .
گسسته لگام و نگونسارزین
فروبرده لفج و برآورده کین .
فردوسی .
یکی اسب دارد نگونسارزین
ز بیژن ندارد نشانی جز این .
فردوسی .