ترجمه مقاله

نگونی

لغت‌نامه دهخدا

نگونی . [ ن ِ] (حامص ) نگون بودن . رجوع به نگون شود :
سیب از زنخی بدان نگونی
بر نار زنخ زنان که چونی .

نظامی .


ترجمه مقاله