ترجمه مقاله

نیربة

لغت‌نامه دهخدا

نیربة. [ ن َ رَ ب َ ] (ع ص ) تأنیث نیرب است . (منتهی الارب ). رجوع به نَیرَب شود. || (مص ) سخن چینی و نمامی کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخن سربسته و آمیخته گفتن . (منتهی الارب ). کلام را در هم خلط کردن و سخن را آراسته و رنگین گفتن . (از اقرب الموارد). || بافتن . (منتهی الارب ). نسج . (اقرب الموارد). گویند: نیرب الریح التراب فوق الشی ٔ؛ نسجته . (اقرب الموارد). باد می بافد خاک را یعنی موج می اندازد به روی خاک و خط می کشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله