ترجمه مقاله

نیزه ماهی

لغت‌نامه دهخدا

نیزه ماهی . [ ن َ / ن ِ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح جانورشناسی ) پستانداری است از راسته ٔ قطاس ها یا آب بازان که یک گونه را شامل می شود و در دریاهای شمالی نیمکره ٔ شمالی زمین می زید. این پستاندار مانند سایر قطاس ها بدنی ماهی شکل دارد و طول بدنش تا شش متر می رسد. رنگ پوست بدن زرد مایل به قهوه ای است . از اختصاصات این جانور آن است که معمولاً دندان نیش چپ فوقانیش نمو خارق العاده ای می یابد و به طور افقی رشد زیاد می کند به طوری که از دهانش تا حدود 3 متر خارج می شود و شباهت کامل به نیزه ٔ تیزی دارد که در جلو سرش قرار گرفته است (و وجه تسمیه ٔ این جانور به نیزه ماهی نیز وجود همین دندان نیزه سان است ) و معمولاً دندان نیش راست فوقانی برخلاف دندان قرینه اش تحلیل یافته از بین می رود. اهالی شمال اروپا این حیوان را به منظور استفاده از روغن و گوشتش شکار می کنند. این دندان دراز را «ختو» نامند. ناروال . ذوقرن . ذوالقرن . ماهی شاخ دار. کرگدن دریائی . (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله