ترجمه مقاله

نیسب

لغت‌نامه دهخدا

نیسب . [ ن َ س َ ] (ع اِ) راه راست . (مهذب الاسماء). راه راست و روشن . (از منتهی الارب ). طریق واضح مستقیم . (اقرب الموارد) (از متن اللغة). نیسبان . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نشان راه . (منتهی الارب ). ما وجد من اثر الطریق . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || راه مور . (منتهی الارب ). راه مستدق چون راه مار و مور. (از متن اللغة). راه مور به هم آمیخته . (مهذب الاسماء). || صف مورچه و مور که در پی یکدیگر آیند. (منتهی الارب ). مورچگان چون یکی از پی دیگری به راه افتند. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
ترجمه مقاله