ترجمه مقاله

نیف

لغت‌نامه دهخدا

نیف . [ ن َی ْ ی ِ / ن َ ] (ع اِ) زیادة. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). فضل . (منتهی الارب ) (متن اللغة). || افزونی و زیادت چیزی . یقال : عشرة و نیف . و هرچه بر عقد افزایند آن رانیف گویند چندانکه به عقد ثانی رسد. (از منتهی الارب ). از یک تا سه . (منتهی الارب ). زیادت بر عقد اعداد را گویند تا به عقد دیگری برسد. گویند: عشرة و نیف ، مائة و نیف ، الف و نیف . و جز بعد از ذکر عقد اعداد مورداستعمال ندارد. یا از یک تا سه را نیف گویند و بعد از آن تا ده را بضع گویند. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). معادل ِ اند، چند، کسری در فارسی . || احسان . (متن اللغة) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند: ضعالنیف فی موضعه . (متن اللغة) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله