نیل داغ
لغتنامه دهخدا
نیل داغ . (اِ مرکب ) سیاهی داغ . (آنندراج ). سیاهی جای داغ کرده . (ناظم الاطباء) :
دردمند آن به که سوزد داغ را بالای داغ
بی زمین نیل داغم لاله کاری مشکل است .
دردمند آن به که سوزد داغ را بالای داغ
بی زمین نیل داغم لاله کاری مشکل است .
سراج (از آنندراج ).