ترجمه مقاله

نیم زنگی

لغت‌نامه دهخدا

نیم زنگی . [ زَ ] (ص مرکب ) سیه چرده . کبود. در بیت زیر مقصود سپهر است :
ازین ابلق سوار نیم زنگی
که در زیر ابلقی دارد دورنگی .

نظامی .


ترجمه مقاله