ترجمه مقاله

نیچه

لغت‌نامه دهخدا

نیچه . [ ن َ / ن ِ چ َ / چ ِ ](اِ مصغر) نی خرد. نایژه . (یادداشت مؤلف ). || نای یا لوله ای که میان قرع و انبیق فاصله است و آن دو را به یکدیگر پیوندد. (از یادداشت مؤلف ).
- نیچه ٔ عیاری ؛ نیچه ای که عیاران با آن داروی بیهوشی در بینی خفته می دمیدند تا وی بیهوش شود. (یادداشت مؤلف ) :
نی که از شور نوایش عالمی بی دست و پاست
نیچه ٔ عیاری بیهوش داروی تو است .

سعید اشرف (از فرهنگ نظام ).


ترجمه مقاله