نیکوخوییلغتنامه دهخدانیکوخویی . (حامص مرکب ) نیک خویی . نیکوخو بودن . رجوع به نیکوخو شود : از نکورسمی و نیکوخویی و نیک دلی به سوی اوست همه چشم و دل و گوش پدر.فرخی .