ترجمه مقاله

نیکوعهدی

لغت‌نامه دهخدا

نیکوعهدی . [ ع َ ] (حامص مرکب ) فضیلت . وفای به عهد. (یادداشت مؤلف ) : هیچ مردی به شجاعت و سخاوت و تواضع و نیکوعهدی او نبود. (تاریخ سیستان ).
ترجمه مقاله