نیکی نمای
لغتنامه دهخدا
نیکی نمای . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) نیکوکار. محسن :
گرامیش کردن سزاوار هست
که نیکی نمای است و یزدان پرست .
نیکی نمای بد نتوان نمودن . (منتخب قابوسنامه ص 14). || دال به خیر و صلاح . ناصح خیرخواه .
گرامیش کردن سزاوار هست
که نیکی نمای است و یزدان پرست .
فردوسی .
نیکی نمای بد نتوان نمودن . (منتخب قابوسنامه ص 14). || دال به خیر و صلاح . ناصح خیرخواه .