نیک آموز
لغتنامه دهخدا
نیک آموز. (نف مرکب ) ناصح . واعظ. (آنندراج ). خیرخواه . که دیگران را به نیکی و خیر دلالت کند :
هر که را گوشی بود موقوف پیغام بلا
کی تواند گوش کردن پند نیک آموز خویش .
هر که را گوشی بود موقوف پیغام بلا
کی تواند گوش کردن پند نیک آموز خویش .
جلال عضد(از آنندراج ).