ترجمه مقاله

نیک روز

لغت‌نامه دهخدا

نیک روز. (ص مرکب ) سعید. سعادتمند. خوشبخت . نیک اختر :
جهاندار نیک اختر نیک روز
شما را سپرد آن زمان نیمروز.

فردوسی .


دگر آتش ز جام می فروزان
نشاط او چو بخت نیک روزان .

فخرالدین اسعد.


یافتستی روزگار امروز کن
خویشتن را نیک روز و نیک فال .

ناصرخسرو.


بدان را نیک دارید ای عزیزان
که خوبان خود عزیز و نیک روزند.

سعدی .


یکی گفتش ای خسرو نیک روز
ز دیبای چینی قبائی بدوز.

سعدی .


ترجمه مقاله