ترجمه مقاله

نیک منظر

لغت‌نامه دهخدا

نیک منظر. [ م َ ظَ ] (ص مرکب ) خوب رو. جمیل . (آنندراج ). خوب صورت . خوش نما. (ناظم الاطباء). زیبا. زیباروی :
ای بسا نیک منظرا که هنر
منظرش را سزای مخبر نیست .

عنصری .


ترجمه مقاله