ترجمه مقاله

هاء

لغت‌نامه دهخدا

هاء. (ع اِ فعل ) بیار! گفته میشود: هاءَ یا رجل ؛ یعنی هات . و هائیا انتما، و هاؤاانتم ، هائی انت ، باثبات یا. و هائیا انتما و هائین انتن و در همه ٔ این موارد همزه جانشین تاء در هات است و هاء یا رجل به فتح همزه معنای آن هات است و هاؤما و هاؤم ، مانند هاکما و هاکم و هاء به کسر همزه ، بدون یاء و هاؤما و هاؤن ، مانند هاکما و هاکن . در همه جا همزه جانشین کاف میشود. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). «و ها نحوها زیداً؛ ای خذه و فی التنزیل هاؤم اقرؤا کتابیه ». (جامع المقدمات ص 145).
|| و لاهاءاله ذا (یعنی سوگند خدای ) «... و استعمال میگردد با کاف خطاب و یا بدون آن ، چنانکه در مذکردر مفرد میگویند: هاء و هاک ، و در تثنیه : هاؤما و هاکما. و در جمع هاؤم و هاکم . و منه قوله تعالی : هاؤم اقرؤا کتابیه . (قرآن 19/69). و در مؤنث در مفرد هاء و هاک و تثنیه هاء و هاکما و در جمع هاؤن و هاکن ». (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله