ترجمه مقاله

هاتفی

لغت‌نامه دهخدا

هاتفی . [ ت ِ ] (اِخ ) ملا عبداﷲ هاتفی خبوشانی جامی خواهرزاده ٔ عبدالرحمن جامی شاعر و عارف ایرانی قرن نهم (متوفی 927 هَ . ق .) بوده است . چهار کتاب لیلی و مجنون ، شیرین و خسرو، هفت منظر، تمرنامه (ظفرنامه ) را به تقلید خمسه ٔ نظامی به نظم کشیده ، ولی از کتاب پنجم وی نامی در جایی و اثری در کتابی نیست . شاید توفیق به مبادرت جواب مخزن الاسرار نیافته باشد. سام میرزا در تحفه ٔ سامی گوید: «به سال 917 که شاه اسماعیل پس از فتح بلاد خراسان متوجه بلاد عراق بودند در حوالی قصبه ٔ خرجرد جام جهت زیارت تربت شاه قاسم انوار نزول فرموده بودند، بر سبیل گشت به در باغ هاتفی رسیدند، مولانا خبردار شد و به استقبال شتافت مورد عنایات واقع شد، و مأمور نظم فتوحات شاهی شد در حدود 21هزار بیت آن را به نظم آورد، اما توفیق اتمام آن را نیافت . به سبک و وزن شاهنامه فردوسی است و شاهنامه حضرت شاه اسماعیل نام دارد. چند بیت از این مثنوی در تحفه ٔ سامی نقل شده است . گذشته از این پنج مثنوی که یاد شد اثر دیگری از او در دست نیست و تذکره نویسان هم در این باب اشاره ای نکرده اند. وی دیوان قصائد و غزلیات داشته و خود در تمرنامه پیش از شروع به داستان بدین باب اشاره کرده است :
نگوئی همی در فن مثنوی
سخن را دهم زینت خسروی
به هر شیوه گر نظم کردم علم
ستانم ز دست عطارد قلم
بلندآستانی اگر همچو میغ
به دامن گهر ریزدم بی دریغ
دهم از قصائد بدان سان ندا
که خاقانی آنجا کند جان فدا
به جلوه درآید گر آن دلفریب
که از دل برد هوش ، از جان شکیب
طریق غزل را بداند که چیست
کدام است خسرو، حسن نیز کیست
بود بحر و کان سخن ملک من
در او لعل ریزد سر کلک من .
از مشخصات او این است که در کتابهای چهارگانه ٔ خود به مدح کسی نپرداخته و اشاره ای به زمان و عصر خود نکرده است و تاریخ نظم هیچ یک از کتابهای چهارگانه را معین ننموده است . ارادت خو را به سیدقاسم انوار در لیلی و مجنون تصریح نموده و این مثنوی ها را از برکات آن مرشد کامل دانسته و در همین کتاب شیعی بودن خود را اظهار داشته :
یارب که کنی خجسته نامم
در دین دوازده امامم
بخشای به هاتفی ز کوثر
یک جرعه بحق آل حیدر
گردد چو زبان بگفت ، گویم
مداح علی و آل اویم .
لیلی و مجنون را بدین بیت آغاز کرده است :
این نامه که خامه کرد بنیاد
توقیع قبول روزیش باد.
این کتاب در حدود 2000 بیت است . گویند هاتفی از جامی خواسته است که افتتاح لیلی و مجنون را او نماید و جامی درخواست او را اجابت کرد، بنابراین بیت نخستین از جامی است . در شیرین و خسرو بدین بیت آغازسخن میکند:
خداوندا به عشقم زندگی ده
به فرقم تاج عزّ بندگی ده .
این مثنوی درحدود 1700 بیت است . هفت منظر را با این بیت شروع میکند:
ای نگارنده ٔ صحیفه ٔ غیب
نام تو صدرصفحه ٔ لاریب .
در حدود 2466 بیت است . آغاز تمرنامه بدینگونه است :
به نام خدائی که فکر و خرد
نیارد که تا کنه او پی برد.
در حدود 4656 بیت است .
گویند مولانا جامی برای آزمایش او را واداشت تا قطعه ٔ فردوسی را (درختی که تلخ است ... الی آخر) جواب گوید. هاتفی جواب گفت :
اگر بیضه ٔ زاغ ظلمت سرشت
نهی زیر طاووس باغ بهشت
به هنگام آن بیضه پروردنش
ز انجیر جنت دهی ارزنش
دهی آبش از چشمه ٔ سلسبیل
بدان بیضه گر دم دمد جبرئیل
شود عاقبت بیضه ٔ زاغ زاغ
برد رنج بیهوده طاووس باغ .
جامی به طریق مطایبه گفت : نیک گفته یی ولی چند جا بیضه گذاشته ای . او راست :
ای سپهر جلال را مه نو
نکته ای چند گویمت بشنو
تانگردد نقاب رویت موی
نروی روگشاده بر سر کوی
هرکه چیزی به رایگان دهدت
نستانی اگرچه جان دهدت
می کن از صحبت بدان پرهیز
همچو خاشاک خشک ز آتش تیز
تا رخت ساده و جمیل بود
می مخور گرچه سلسبیل بود
پسرانی که باده خواه شوند
از می سرخ روسیاه شوند
پسران را کند دو کار خراب :
هوس زینت و هوای شراب
وای بر آن پسر هزاران وای
که بود می پرست و خودآرای
بهر زن جامه سرخ و زرد آمد
این چنین جامه ننگ مرد آمد
سرخ و زردی که لایق مرد است
اشک گلگون و چهره ٔ زرد است .
هاتفی به انجمن فضلائی که در خدمت آخرین سلاطین تیموری هرات بوده اند متعلق است . وفاتش به سال 927 هَ . ق . در قصبه ٔ خرجرد جام اتفاق افتاده و در باغ خود مدفون شده است . مولانا حبیب اﷲ معرف در تاریخ وفات هاتفی گوید:
از باغ دهر هاتفی خوش کلام رفت
سوی ریاض خلد به صد عیش و صد طرب
جان داد رو به روضه ٔ پاک رسول و گفت
روحی فداک ایصنم ابطحی لقب
رفت از جهان کسی که بود لطف شعر او
آشوب ترک و شور عجم ، فتنه ٔ عرب
تاریخ فوت او طلبیدم ز عقل گفت
از شاعر شهان و شه شاعران طلب .
ترجمه مقاله