ترجمه مقاله

هاران

لغت‌نامه دهخدا

هاران . (اِخ ) حران شهری است از اقلیم چهارم به جزیره و جزیره به لغت عربی زمینی باشد که محاط به آب باشد و بلاد جزیره مملکتی است از اقلیم چهارم میانه ٔ فرات و دجله و دارالملک آن موصل و ارّان است ودیاربکر و ربیعه و دیارمضر و غیرها از بلاد آن است . حران و رقه و رأس عین و ماردین و قرقیا و نصیبین و سنجار و عانه و موش و اربل و خانور و میافارقین و غیره . منسوب به آن جزری باشد به حذف یا. گویند اول شهری که بعد از بابل ساخته شده شهر «هاران » بوده و هاران نام پدر ساره زن ابراهیم خلیل بوده . و قیل کان لابراهیم اخ یسمی ایضاً هاران و هو ابولوط و قال الجوهری فی الصحاح : حران اسم بلد و هو فعال مجوز یکون فعلان و النسبة علیه حرنانی علی غیر قیاس حرّانی علی ما علیه العلة -انتهی . حران معرب هاران است و مولد حضرت ابراهیم علیه السلام هم در زمین بابل بوده ، لهذا نام اورا براهام و فارسی دانند. (آنندراج ) (انجمن آرا).
ترجمه مقاله