ترجمه مقاله

هاشم

لغت‌نامه دهخدا

هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن حرملةبن الاشعر المری . از قبیله ٔ بنی مرة پسر عوف بن ذبیان . وی ازسواران و جنگجویان دوره ٔ جاهلیت عرب و رئیس و مهتر قبیله ٔ بنی مرةبن عوف بود. معاویةبن عمرو السلمی برادر خنساء شاعره ٔ معروف دوره ٔ جاهلیت ، به دست وی کشته شد. توضیح آنکه بین معاویة و هاشم بر سر زنی نزاع درگرفت بعد از آن در شهر حورة از دیار بنی مرة بین آن دو زد و خوردی واقع شد که منجر به کشته شدن معاویه گردید. صخر برادر معاویه به خونخواهی برادر با هاشم جنگید و درید برادر هاشم را به قتل رسانید. هاشم در یکی از سفرهایش به دست قیس بن سوار الجشمی کشته شد. قیس الجشمی در این باره رجزی سروده که مطلعش این است :
انی قتلت هاشم بن حرملة
بین الهباآت و بین الیعمله
خنساء که از کشته شدن قاتل برادر خود آگاه شد. شعری بدین مطلع سرود:
فداً للفارس الجشمی نفسی
و افدیه بمن لی من حمیم .

(از الاعلام زرکلی چ 2 ج 9).


ترجمه مقاله