هاله افتادن
لغتنامه دهخدا
هاله افتادن . [ ل َ / ل ِ اُ دَ ] (مص مرکب ) بوجود آمدن هاله بدور چیزی :
ساغر می چون به کف میگیرد آن ماه تمام
هاله می افتد به دور عارضش از خط جام .
ساغر می چون به کف میگیرد آن ماه تمام
هاله می افتد به دور عارضش از خط جام .
معصوم تبریزی (از ارمغان آصفی ).