ترجمه مقاله

هاوی

لغت‌نامه دهخدا

هاوی . (ع ص ) هوادار. ذوالهواء. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || (اِ) حرف الف از حروف الفبا را گویند به جهت وسعت داشتن مخرج آن برای هوا در هنگام تلفظ. (المنجد) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله