ترجمه مقاله

هبةا

لغت‌نامه دهخدا

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین بن یوسف اسطرلابی ، مکنی به ابوالقاسم و معروف به بدیع اسطرلابی . فیلسوف و طبیب مشهور و عالم به فلک و ادیب و شاعر قرن 6 هجری بوده . ابن عبری وی را اصفهانی ذکر کرده و نام وی را هبةاﷲ اصفهانی آورده است و گوید که در وسط قرن ششم ، سه تن از اطبای بزرگ از سه ملت شهرت جهانی داشتند، این هر سه نامشان هبةاﷲ و در حقیقت هبه و بخشش خداوند بوده اند که عبارتند از: هبةاﷲبن صاعدبن تلمیذاز نصاری ، هبةاﷲبن ملکا از یهود و هبةاﷲبن حسین از مسلمین . (الاعلام زرکلی چ 2 ج 9 ص 58). از اشعار اوست :
و ذوهیئة یزهو بخال مهندس
أموت به فی کل وقت و ابعث
محیط بأوصاف الملاحة وجهه
کان به اقلیدساً یتحدث
فعارضه خط استواء و خاله
به نقطة و الخد شکل مثلث .
سالی در بغدادبرف فراوانی بارید، راجع به آن گوید:
اهدی لمجلسک الشریف و أنما
اهدی له ماحزت من نعمائه
کالبحر یمطره السحاب و ماله
فضل علیه لانه من مائه .
(از معجم الادباء ج 19 ص 275). و رجوع به اسطرلابی (هبةاﷲ...) شود.
ترجمه مقاله