ترجمه مقاله

هبة

لغت‌نامه دهخدا

هبة. [ هََ ب ْ ب َ ] (ع اِ) یک مرتبه . یک بار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): رایته هبة؛ دیدم او را یک بار در تمام عمر. (اقرب الموارد)(منتهی الارب ) (معجم متن اللغة). || ساعتی که از پگاه باقی باشد. || مدتی از روزگار. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || هیجان نر برای گشنی . (معجم متن اللغة). || روانی شمشیر و نیزه در ضریبه و درخش آن . گفته میشود «سیف ذوهبة». (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و «احذر هبة السیف ». (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله