ترجمه مقاله

هبة

لغت‌نامه دهخدا

هبة. [ هَِب ْ ب َ ] (ع اِ) نوع . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد. || حال .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نوع و هیئت از وزیدن باد. (ناظم الاطباء). حال وزش باد. (معجم متن اللغة). || روانی شمشیر و نیزه در ضریبه و درخش آن . گفته میشود: سیف ذوهبة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). روانی شمشیر در ضریبه و درخشش آن . (معجم متن اللغة): للسیف هبة. (اقرب الموارد). || پاره ای از جامه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || جامه ٔ کهنه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || ساعتی که از پگاه باقی باشد. || مدتی از روزگار. گفته میشود: عشنا هبة؛ مدتی از زمان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة).
ترجمه مقاله