ترجمه مقاله

هجا گفتن

لغت‌نامه دهخدا

هجا گفتن . [ هَِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) هجو کردن . دشنام دادن در شعر. مذمت کردن . استهزاء کردن در شعر« : چون این قصیده ٔ حطیئة بر زبرقان خواندند ندیمانش گفتند این هجای زشت است که حطیئه ترا گفته است .» (تاریخ بیهقی چ غنی ص 238).
چو شاعر برنجد بگوید هجا
بماند هجا تا قیامت بجا.

فردوسی


چون سلف را هجا تواند گفت
خلفی کو نداند ابجد را.

بدر چاچی (از ارمغان آصفی ).


ترجمه مقاله