ترجمه مقاله

هجهاج

لغت‌نامه دهخدا

هجهاج . [ هََ ] (ع ص )گول . (منتهی الارب ). احمق . (اقرب الموارد). عبارت اللسان چنین است : کثیرالشر خفیف العقل . (اقرب الموارد). || شتر سخت گریزنده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نفور. (اقرب الموارد). || سخت بانگ و درازبالا از شتر و مردم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || درشت خوی . (منتهی الارب ). جافی احمق . (اقرب الموارد). || مرد زیرک . (منتهی الارب ). داهیه . (اقرب الموارد). || سالمند. || شترمرغ پرآواز. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله