ترجمه مقاله

هجیج

لغت‌نامه دهخدا

هجیج . [ هََ ] (ع مص ) شکستن خانه را و ویران کردن . (منتهی الارب ). ویران کردن خانه . (اقرب الموارد). || به مغاک فروشدن چشم کسی . || برآمدن بانگ آتش . || (اِ) بانگ آتش . (اقرب الموارد). || وادی مغاک . (منتهی الارب ). وادی عمیق . (اقرب الموارد). || زمین دراز که بر شتاب آرد رونده را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خطی که بر زمین کشند بطریق فال کهانت . ج ، هُجّان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله