ترجمه مقاله

هذلول

لغت‌نامه دهخدا

هذلول . [ هَُ ] (ع ص ، اِ) مرد سبک . || سبک از تیر و گرگ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || اسب دراز درشت اندام . (منتهی الارب ). اسب دراز سخت اندام . (اقرب الموارد). || پشته ٔ خرد. (منتهی الارب ). تل صغیر. (اقرب الموارد). || آبراهه ٔ خرد. || ریگ ریزه . || آفت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || فتنه . (منتهی الارب ). || اول شب یا بقیه ٔ آن . || باران که از دور دیده شود. || ابر باریک . ج ، هذالیل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله