هذیل
لغتنامه دهخدا
هذیل . [ هَُ ذَ ] (اِخ ) ابن مدرکةبن الیاس بن مضر پدر حیی است از مضر و هُذَلی ّ منسوب است به وی . (منتهی الارب ). بنوهذیل قبیله ای هستند وسیع که شامل بطون کثیره اند و نسبت به آنها را «هذلی » گویند. (از صبح الاعشی ج 1، ص 348) :
یک جوانی راگزید او از هذیل
میر لشکر کردش و سالار خیل .
رجوع به هذلی شود.
یک جوانی راگزید او از هذیل
میر لشکر کردش و سالار خیل .
مولوی .
رجوع به هذلی شود.