ترجمه مقاله

هرء

لغت‌نامه دهخدا

هرء. [ هََ رْ ءْ ] (ع مص ) بسیار فحش یا زشت گفتن یا بسیار خطا کردن در سخن . || سخت شدن سرما بر کسی چنانکه خواهد بکشد او را. یا کشتن سرما کسی را. || سخت سرد گردیدن باد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نیک پختن گوشت را. (منتهی الارب ). نیک پختن گوشت چنانکه از هم باز شود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نیک پخته شدن گوشت . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله