ترجمه مقاله

هراکل

لغت‌نامه دهخدا

هراکل . [ هَِ ] (اِخ ) مطابق نوشته ٔ مورخ یونانی ژوستن نام پسر اسکندر مقدونی است که پس از درگذشت وی در پرگام میزیست و مادرش بَرسین نام داشت . یکی از سرداران به نام مل اگر پیشنهاد کرده بود که هراکل را بجانشینی اسکندر برگزینند و او هنوز کودکی بیش نبود و این کار سر نگرفت . (از ایران باستان پیرنیا ص 1960).
ترجمه مقاله